افسردگی چقدر واگیردار است؟| بررسی علمی سرایت اختلالات روانی در محیطهای اجتماعی

ماهیت مسری بیماریهای عفونی مانند آنفلوانزا به خوبی شناخته شده است؛ اما آیا سلامت روان نیز میتواند به همین شکل سرایت کند؟ پژوهشی تازه که در مجله JAMA Psychiatry منتشر شده، نشان میدهد اختلالات روانی در نوجوانان ممکن است به صورت اجتماعی منتقل شود. این مطالعه ارتباط میان داشتن همسالانی با اختلال روانی و افزایش خطر ابتلا به مشکلات سلامت روان در آینده را بررسی کرده است. با این حال، این تحقیق به دلیل ماهیت مشاهدهای نتوانسته رابطه علت و معلولی مستقیم را اثبات کند.
روانشناسان سالهاست که پدیده «سرایت عاطفی» را بررسی میکنند؛ یعنی انتقال احساسات و حالات روحی از فردی به فرد دیگر. برای مثال، دیدن خنده واقعی یک نفر میتواند باعث خنده شما شود و مشاهده اندوه یک دوست ممکن است شما را نیز متاثر کند. اما اینکه اختلالات روانی نیز به این شکل منتقل شوند، موضوعی پیچیده و هنوز بحثبرانگیز است.
مطالعهای جامع در فنلاند با بررسی بیش از ۷۱۳ هزار نفر نشان داد دانشآموزانی که در سال نهم تحصیلی بیش از یک همکلاسی مبتلا به اختلال روانی داشتند، در سالهای بعدی تا ۱۸ درصد بیشتر در معرض ابتلا به اختلالات روانی قرار داشتند. این خطر حتی پس از کنترل عوامل محیطی مانند سلامت روان والدین، اندازه کلاس و وضعیت اقتصادی منطقه نیز باقی ماند. اختلالات خلقی، اضطراب و اختلالات خوردن بیشترین میزان سرایت را داشتند.
با این حال، برخی پژوهشگران مانند ایکو فرید از دانشگاه لیدن هلند معتقدند که ممکن است عوامل پنهان و متغیرهای زمینهای مانند شرایط زندگی در محلههای فقیرنشین، باعث تجمع افسردگی در مدارس شود و این موضوع به اشتباه به عنوان سرایت اجتماعی تفسیر شود. یوسی آلهو، نویسنده اصلی مطالعه فنلاندی، با اشاره به استفاده از کلاسهای درس به عنوان نماینده شبکههای اجتماعی، تأکید کرد که این روش تا حدی سوگیری انتخاب افراد را کاهش میدهد، اما نمیتوان احتمال تأثیر متغیرهای سنجیدهنشده را کاملاً رد کرد.
مسئله متغیرهای مداخلهگر همواره چالشی بزرگ در پژوهشهای روانشناسی بوده است. برای نمونه، مطالعهای در سال ۲۰۱۲ که سلامت روان هماتاقیهای دانشجویان را بررسی کرد، نشان داد که سرایت سلامت روان بسیار محدود و در برخی معیارها مانند اضطراب و افسردگی خفیف است. با این حال، این نتایج نیز ممکن است تحت تأثیر عوامل مشترک محیطی قرار گرفته باشد.
علاوه بر این، افزایش آگاهی عمومی درباره اختلالات روانی و تغییر معیارهای تشخیصی میتواند به افزایش گزارشها و تشخیصها منجر شود. پژوهشها نشان دادهاند که مواجهه با همسالان مبتلا به اختلالات روانی ممکن است به «عادیسازی» این اختلالات کمک کند و افراد را به پذیرش و درمان ترغیب نماید.
در نهایت، سرایت اختلالات روانی پدیدهای چندوجهی است که نیازمند تحقیقات بیشتر و دقیقتر است تا بتوان نقش عوامل اجتماعی، محیطی و فردی را به طور کامل درک کرد.
