جستجو در سایت

1404/04/27 19:40
قتل| قتل همسر| قتل عمد

زنم می‌خواست خانه را تمیز کند و من هم او را کشتم ..

زنم می‌خواست خانه را تمیز کند و من هم او را کشتم ..
یک مرد جوان پس از کشتن همسرش تلاش کرد با صحنه‌سازی ساختگی و ارائه روایت‌های متناقض، روند تحقیقات پلیس را منحرف کند. اما مدارک پزشکی قانونی و اظهارات همسایگان، راز این قتل را برملا کرد.

، ماجرا از صبح ششم فروردین آغاز شد، زمانی که یک تماس اضطراری با مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰، مأموران را به خانه‌ای در یکی از مناطق تهران کشاند. مردی که پشت خط بود، با صدایی مضطرب اعلام کرد: «همسرم روی زمین افتاده و نفس نمی‌کشد. او حال خوبی نداشت. لطفاً زودتر برسید، اورژانس را هم خبر کرده‌ام.»

با رسیدن مأموران به محل حادثه، در نگاه اول همه‌چیز طبیعی به نظر می‌رسید. زن جوان بی‌جان روی زمین افتاده بود و مرد خانه مدعی بود که همسرش به دلیل مشکلات جسمی، هنگام تمیزکاری دچار سرگیجه شده و سقوط کرده است. اما نکته‌ای که توجه پلیس را جلب کرد، خراش‌هایی مشکوک بر روی دستان مرد بود که با روایت او هم‌خوانی نداشت.

با انتقال موضوع به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ و ورود تیم بررسی صحنه جرم و بازپرس کشیک قتل، تحقیقات وارد فاز جدی‌تری شد. همسر متوفی در بازجویی‌های اولیه، ماجرای حادثه را به شکلی مبهم و متناقض شرح داد. او گفت: «همسرم بیماری زمینه‌ای داشت و در حال خانه‌تکانی بود که تعادلش را از دست داد و افتاد.»

اما یافته‌های تیم پزشکی قانونی، خلاف این ادعا را ثابت کرد. بررسی‌های اولیه نشان داد علت مرگ، شکستگی شدید ناحیه گردن بوده که با افتادن از چهارپایه یا نردبان قابل توضیح نبود.

از طرف دیگر، اظهارات همسایگان نیز در تضاد با روایت مرد جوان قرار داشت. آن‌ها تأکید کرده بودند که بارها صدای مشاجره‌های بلند از داخل خانه شنیده‌اند. همچنین خانه بسیار تمیز بود و نشانه‌ای از خانه‌تکانی دیده نمی‌شد.

در پی دستور بازپرس، مرد جوان به عنوان مظنون اصلی پرونده بازداشت شد. جسد زن جوان نیز برای بررسی‌های دقیق‌تر به پزشکی قانونی منتقل شد تا علت دقیق مرگ مشخص شود.

در طول یک هفته بازداشت، مرد جوان همچنان قتل را انکار می‌کرد، اما تیم تحقیقاتی با بررسی شواهد و تطبیق جزئیات، به مدارکی دست یافت که جای هیچ‌گونه تردیدی باقی نمی‌گذاشت. نهایتاً، او در برابر مستندات غیرقابل انکار، لب به اعتراف گشود و گفت:

«همسرم کارمند بانک بود. برای تعطیلات به شمال رفتیم و وقتی برگشتیم، اصرار داشت که خانه را کامل تمیز کنیم. من مخالفت کردم و این موضوع به مشاجره تبدیل شد. در جریان درگیری، گلویش را گرفتم و فشار دادم. وقتی دیدم دیگر نفس نمی‌کشد، تصمیم گرفتم ماجرا را صحنه‌سازی کنم و با داستان نردبان تیم پلیس را گمراه کنم. اما موفق نشدم.»

این مرد اکنون در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار دارد و تحقیقات برای روشن شدن زوایای پنهان این جنایت خانوادگی ادامه دارد.

منبع خبر : امروزنیوز
خبرنگار 3

captcha image: enter the code displayed in the image