قاتل: مقتول فکر میکرد با همسرش رابطه پنهانی دارم

ماجرای قتل هولناک مردی در اسفندماه سال ۱۳۹۹ در محدوده میدان آرژانتین تهران، با گذشت چند سال همچنان جزو پروندههای جنجالی و بحثبرانگیز محسوب میشود. حالا در حالی که متهمان اصلی تا پای اجرای حکم اعدام پیش رفتند، با تلاشهایی توانستهاند رضایت اولیایدم را جلب کنند. این جنایت که ریشه در اختلافات شخصی و سوءتفاهمهای عاطفی داشت، ابعاد پیچیدهتری به خود گرفته است.
ظهر یکی از روزهای پایانی اسفند ۹۹، خبر قتل مردی در نزدیکی میدان آرژانتین تهران به پلیس اعلام شد. همسر مقتول که شاهد ماجرا بود، با حالتی بهتزده به مأموران گفت:
«من در شرکتی در نزدیکی محل حادثه مشغول به کارم و همسرم همیشه برای بازگشت به خانه به دنبالم میآمد. آن روز ناگهان دو مرد نقابدار با موتور به او نزدیک شدند و با چاقو به جانش افتادند و بعد فرار کردند.»
پیگیریهای اولیه مأموران اداره آگاهی پایتخت به این نتیجه رسید که مقتول مدتی با فردی به نام کامبیز، از اهالی محل و موزیسینی ۳۸ ساله، اختلاف مالی داشته است. همین سرنخ کافی بود تا مسیر تحقیقات به سمت کامبیز منحرف شود.
کامبیز پس از بازداشت در جریان بازجوییها جزئیات بیشتری را روشن کرد. او گفت:
«بین من و مقتول درگیری لفظی و فیزیکی رخ داده بود. حتی شیشههای ماشینم را شکست و من را هم کتک زد. این موضوع را با پسرعمویم در میان گذاشتم و او پیشنهاد داد دو نفر را اجیر کنیم تا مقتول را فقط گوشمالی بدهند.»
قرارداد ۱۲ هزار دلاری برای یک گوشمالی مرگبار
بر اساس اظهارات این موزیسین، نقشه این بود که با پرداخت مبلغی در حدود ۱۲ هزار دلار، دو نفر مأمور ضرب و شتم مقتول شوند.
«به یکی از آنها، که سیروس نام داشت، ۵ هزار دلار و بخشی از وجه نقد ایرانی پرداخت کردم. نفر دوم به نام ناصر هم ۳ هزار دلار دریافت کرد. قرار بود باقی پول را پس از اجرای نقشه بدهم. آن روز، ما چهار نفر به محل آمدیم و زمانی که مقتول طبق معمول برای بردن همسرش آمد، سیروس و ناصر با چاقو به او حمله کردند و سوار بر موتور فرار کردند.»
پس از شناسایی و بازداشت متهمان، پرونده به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد. در جلسه رسیدگی، نماینده دادستان کیفرخواست را قرائت کرد و از جانب فرزند صغیر مقتول، درخواست قصاص مطرح شد.
در دفاعیات، متهمان مدعی شدند که هدفشان صرفاً ترساندن و تنبیه مقتول بوده است، نه قتل. آنان انگیزه خود را مشکلات اقتصادی عنوان کردند و گفتند در برابر وسوسه پول، مرتکب این اقدام شدهاند.
پسرعموی کامبیز نیز در جایگاه گفت:
«قصد کشتن نداشتیم، فقط میخواستیم کمی او را بترسانیم و به کامبیز کمک کنم.»
«مقتول گمان میکرد من با همسرش رابطه دارم»
اما اظهارات تکاندهندهای در ادامه از سوی کامبیز مطرح شد. او گفت:
«من راضی به مرگ او نبودم و بابت این اتفاق پشیمانم. مقتول فکر میکرد من با همسرش رابطه پنهانی دارم، اما در اشتباه بود.»
پس از پایان دادگاه، قضات حکم نهایی را صادر کردند: سیروس و ناصر به قصاص محکوم شدند، کامبیز به ۱۶ سال حبس و پسرعمویش به ۴ سال زندان محکوم گردیدند.
این احکام در دیوان عالی کشور تأیید شد و به مرحله اجرا رفت. اما درست زمانی که دو متهم اصلی، در یکقدمی چوبه دار قرار داشتند، توانستند با تلاش فراوان، رضایت خانواده مقتول را جلب کنند و از مرگ رهایی یابند.
