کشتار خانوادگی در شاهرود| پدر با چاقو، دختر ۷ سالهاش را کشت

حادثهای تلخ و خشونتبار در شهرستان شاهرود بار دیگر افکار عمومی را در بهت فرو برد. مردی میانسال در اقدامی مرگبار با استفاده از سلاح سرد به سه دختر خود حملهور شد و سپس اقدام به خودکشی کرد. در پی این رخداد خونین، یکی از دختران کمسن خانواده جان خود را از دست داد و دو فرزند دیگر به همراه پدر، در مراکز درمانی تحت مراقبتهای ویژه قرار گرفتند.
این تراژدی خانگی در ساعات ابتدایی دوشنبه، ۲۳ تیرماه، به وقوع پیوست و بلافاصله پس از تماس شهروندان با مرکز فوریتهای پلیسی، مأموران انتظامی شهرستان شاهرود به محل حادثه اعزام شدند. آنچه مأموران در بدو ورود مشاهده کردند، صحنهای دلخراش از خشونت خانوادگی بود؛ پدر خانواده نیمهجان روی زمین افتاده و سه کودک نیز غرق در خون بودند.
سرهنگ علیرضا شائینی، فرمانده انتظامی شهرستان شاهرود، در گفتوگو با رسانهها با تأیید جزئیات این حادثه بیان کرد: «در بررسیهای اولیه مشخص شد که پدر خانواده با چاقو دو دختر خود را مورد حمله قرار داده و سپس دست به خودزنی زده است. یکی از دختران، حدود ۷ ساله، بر اثر شدت جراحات جان خود را از دست داد.»
وی در ادامه افزود: «با دستور قضایی، روند بررسی و تحقیقات تخصصی پیرامون انگیزه احتمالی این اقدام خشونتآمیز آغاز شده و هماکنون گروههایی از کارشناسان اجتماعی و روانشناسان به تحلیل ابعاد روانی و خانوادگی این پرونده پرداختهاند.»
بنا بر اطلاعات اولیه، دختران قربانی حدوداً ۷ و ۱۴ سال سن داشتند و از اعضای خانوادهای ساکن یکی از محلههای معمولی شهر بودند. انگیزه اصلی این پدر برای ارتکاب به چنین جنایتی همچنان در دست بررسی است، اما ناظران اجتماعی این اتفاق را نشانهای از بحران در حوزه سلامت روان و نبود سیستمهای حمایتی کافی میدانند.
در حالی که جامعه بار دیگر در شوک فرو رفته، کارشناسان حوزه اجتماعی و سلامت روان تأکید دارند که توجه ناکافی به اختلالات روانی، مشکلات اقتصادی، فشارهای خانوادگی و نبود مداخلات پیشگیرانه، زمینهساز فجایع انسانی نظیر این حادثه میشود.
این حادثه دلخراش در شاهرود، بار دیگر اهمیت و ضرورت رصد دقیق وضعیت روانی اعضای خانواده، و لزوم تقویت شبکههای حمایتی اجتماعی را برجسته میسازد. پدران و مادران در شرایط پرتنش امروز، نیاز به همراهی بیشتر دولت، نهادهای مدنی و نظام سلامت دارند.
در پایان، این جنایت خانوادگی که با چاشنی بیپناهی و فروپاشی روانی رقم خورد، ضرورت بازنگری در سیاستهای اجتماعی را دوچندان کرده و توجه به بنیان خانواده را بیش از پیش به یک مطالبه ملی تبدیل کرده است.
