جزئیات تازه درباره قتل امیرمحمد خالقی، دانشجوی دانشگاه تهران

در شامگاه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳، خیابان جنت در نزدیکی کوی دانشگاه تهران شاهد وقوع یک جنایت شوکهکننده شد؛ امیرمحمد خالقیدرمیان، دانشجوی ممتاز و ۱۹ ساله رشته مدیریت دانشگاه تهران، هدف حمله دو سارق زورگیر قرار گرفت و جان خود را از دست داد. قتل این جوان نخبه، موجی از خشم عمومی و اعتراضهای دانشجویی در پی داشت.
حمیدرضا حاجیاسفندیاری، وکیل خانواده مقتول، در گفتوگویی با رسانهها از ابعاد تازهای از این جنایت پرده برداشته و ضمن رد برخی شایعات، درباره سیر پرونده، هویت متهمان و نحوه وقوع حادثه اطلاعات دقیقی ارائه داده است.
حاجیاسفندیاری در این خصوص گفت:
«امیرمحمد حین دویدن، کولهاش از شانهاش افتاده و سارقان که تصور کردهاند او وسیلهای گرانقیمت دارد، به سمتش رفته و درگیری شکل گرفته است.»
شواهد و مستندات قضایی نشان میدهد که شب حادثه، سارقان که با موتورسیکلت در حال پرسهزنی در محله بودند، امیرمحمد را بهعنوان اولین طعمه انتخاب کرده و تعقیب کردهاند. بر اساس فیلمهای بررسیشده از دوربینهای مداربسته، لحظهای که امیرمحمد متوجه حضور آنها میشود، حدود ۱۰ ثانیه به آنها نگاه کرده و سپس برای فرار اقدام کرده است.
در حالی که بسیاری از کاربران فضای مجازی گمان میکردند که امیرمحمد برای حفظ لپتاپش با سارقان درگیر شده، بررسی دقیق صحنه نشان میدهد که کولهاش هنگام دویدن از دستش رها شده و سارقین با تصور ارزشمند بودن محتویات آن، بهدنبال او رفتهاند. متهم ردیف اول، احمدرضای ۱۷ ساله، در نهایت با چاقو سه ضربه به امیرمحمد وارد میکند؛ دو ضربه به قفسه سینه و یک ضربه به کمر.
در دادگاه، احمدرضا منکر وارد کردن ضربه به کمر شد، اما بررسیها خلاف آن را ثابت کردهاند. طبق اظهارات وکیل خانواده، مقتول برای محافظت از خود، هنگام حمله به پشت چرخیده و ضربه سوم را در آن حالت دریافت کرده است.
بر اساس فیلمهای دوربینهای اطراف محل، امیرمحمد پس از درگیری با زحمت خود را به خیابان اصلی رسانده تا شاید کسی او را ببیند و کمک کند. وکیل خانواده تأکید کرد:
«اگر امیرمحمد خودش را به خیابان اصلی نمیرساند، ممکن بود تا صبح کسی او را پیدا نکند.»
اولین فردی که به کمک امیرمحمد آمده، یکی از ساکنان محله به نام آقای «ک» بوده که سابقه مواجهه با جرایم مشابه در همان کوچه را داشته است. او پس از دیدن وضعیت امیرمحمد، به سرعت موضوع را به اورژانس و پلیس گزارش میدهد و حتی آن شب به حراست خوابگاه دانشگاه تهران نیز مراجعه میکند، اما برخورد حراست با این گزارش، بیتفاوت بوده است.
پس از دستگیری سارقان، پلیس اعترافات آنها را منتشر کرد. طبق گفتهها، لپتاپ فروخته نشده اما گوشی تلفن امیرمحمد به بهای ناچیزی، حدود یک میلیون تومان، به فروش رسیده است. در جریان رسیدگی به پرونده، لپتاپ و کولهپشتی مقتول به خانوادهاش تحویل داده شد. طبق اظهارات برادر امیرمحمد، درون کوله قطعهای از آبگرمکن منزلشان پیدا شد که امیرمحمد پیش از سفر از خانه برداشته بود تا مشابه آن را تهیه کند.
هویت متهمان نیز نشاندهنده وضعیت پیچیدهتری از آن چیزی است که ابتدا تصور میشد. احمدرضا که سابقه سرقت داشته، از ۱۵ سالگی وارد این مسیر شده و بهصورت پارهوقت در صافکاری کار میکرده است. امیرمهدی، متهم ردیف دوم، نیز در سرقت مشارکت داشته و به اتهام معاونت در قتل و سرقت به عنف به ۲۵ سال زندان محکوم شده است. احمدرضا به اتهام قتل عمد به قصاص محکوم شد.
حاجیاسفندیاری تأکید کرد که:
«متهم نمیتواند ادعا کند که قصد کشتن نداشته، وقتی ضربات چاقو را با شدت به نقاط حیاتی بدن وارد کرده است.»
در کیفرخواست، بندهای «الف» و «ب» ماده ۲۹۰ قانون مجازات اسلامی مبنای صدور حکم قرار گرفتهاند؛ این بندها صراحتاً اشاره میکنند که استفاده از ابزار کشنده علیه مواضع حساس بدن، حتی بدون قصد قبلی، از مصادیق قتل عمد است. در این خصوص، وکیل مقتول با صراحت عنوان کرده:
«نوع ضربه، محل اصابت و آلت قتاله نشان میدهد که این یک قتل عمد بوده است، نه قتل غیرعمد.»
یکی از وجوه تلخ این پرونده، سن پایین قاتل است؛ با این حال، عدم احساس پشیمانی یا درک عواقب رفتار توسط احمدرضا در جریان دادگاه، نشاندهنده عمق آسیبهای اجتماعی و تربیتی است. برخی فعالان حقوقی با استناد به سن او خواستار رأفت شدهاند، اما پدر امیرمحمد با ارائه لایحهای خواستار اجرای حکم قصاص شده و تأکید کرده این حکم باید در ملأعام و برای بازدارندگی اجرا شود.
از سوی دیگر، مسئولان در روزهای ابتدایی حادثه با خانواده داغدیده دیدار و قولهایی مبنی بر نامگذاری خیابان و احداث مدرسه به نام امیرمحمد در زادگاهش دادهاند، اما طبق اعلام وکیل پرونده، تاکنون هیچکدام از این وعدهها عملی نشده است.
پرونده هماکنون در مرحله فرجامخواهی در دیوان عالی کشور قرار دارد و احتمال میرود تا پایان تیرماه نتیجه بررسیها اعلام و در مرداد ماه زمان اجرای حکم قصاص مشخص شود.