اعتراف تلخ ثریا قاسمی درباره حمیده خیرآبادی: فقط کار کرد، نه زندگی!
ثریا قاسمی، بازیگر برجسته و ماندگار سینمای ایران، در گفتوگویی صمیمی و تلخ، از مادرش حمیده خیرآبادی یاد کرد و با صدایی آمیخته به اندوه، گفت: «مادرم واقعاً زندگی نکرد، فقط کار کرد!» این جمله از زبان ثریا قاسمی بهتنهایی عمق سالها تلاش و از خودگذشتگی یکی از پرافتخارترین زنان تاریخ سینمای ایران را روایت میکند.ثریا قاسمی در این گفتوگو با اشاره به رنجهایی که مادرش در طول سالها فعالیت حرفهای تحمل کرد، گفت که حمیده خیرآبادی نه فقط برای خودش، بلکه برای دیگران جاده صاف کن بود. به گفتهی ثریا قاسمی، مادرش در سکوت، مسیر را برای نسلهای بعدی هموار کرد، اما خودش هیچگاه فرصت نداشت زندگی کند، یا حتی کمی از ثمره زحماتش بهره ببرد.ثریا قاسمی از خاطرات دوران کودکیاش گفت؛ روزهایی که مادرش صبح زود خانه را ترک میکرد تا سر صحنه فیلمبرداری حاضر شود و شبهنگام، خسته و بیرمق بازمیگشت. او تاکید کرد که حمیده خیرآبادی به معنای واقعی کلمه زن کار بود، نه زن زندگی. ثریا قاسمی با صداقت و صراحت از این گفت که چطور مادرش همیشه بار مسئولیت بر دوش داشت و هیچگاه مجال استراحت یا آسایش واقعی را پیدا نکرد.در بخش دیگری از صحبتها، ثریا قاسمی از جامعه هنری گلایه کرد و گفت که ما عادت داریم فقط وقتی کسی از دنیا میرود، او را تقدیس کنیم؛ اما در زمان حیات، کسی نمیپرسد این هنرمند چگونه زندگی میکند. این صحبتهای دردناک ثریا قاسمی، بازتاب واقعی زندگی پشت صحنه بسیاری از هنرمندانی است که سالها برای فرهنگ و هنر این سرزمین زحمت کشیدهاند، بیآنکه دیده شوند.بهراستی اگر ثریا قاسمی امروز این چنین با حسرت از مادرش سخن میگوید، شاید وقت آن رسیده باشد که نگاهمان به هنرمندان را تغییر دهیم؛ هم در زمان حیات، هم بعد از آن.
ثریا قاسمی؛ بانوی هنرمند و پرطرفدار سینما و تلوزیون که سال ها است با بازی اش در فیلم ها و سریال ها خاطره آفرینی می کند ثریا قاسمی سال 1319 در تهران متولد شد. وی دختر حمیده خیرآبادی بازیگر معروف ایرانی است.و این بار روی صندلی «خندوانه» نشست.
پس از یک رفت و برگشت، صحبت از حمیده خیرآبادی شد و قاسمی پس از تعریف رامبد از خیرآبادی، مادرش و هم نسلانشان را جاده صاف کن خواند و گفت:آن زمان به شدت بازی در تئاتر و این دست موارد از همه پنهان می شد، حتی مردها هم برای این کار از خانه بیرون می آمدند، به همین جهت تلاش این افراد بود که الان چنین نگاهی به تئاتر و به طور کلی بازیگری وجود دارد.
وی در گلایه ای از مادرش بیان کرد:او تمام عمرش کار می کرد، یا مشغول فیلم هایش بود و یا در تئاتر فعال بود، به همین جهت از طرفی واقعأ زندگی نمی کرد و سهم من بیشتر این بود که پیش مادربزرگم باشم. الان که به این سن رسیدم تازه می فهمم که همه چیز کار نیست و نباید این طور زندگی کرد ولی با همه این ها مادرم با کارهایش دین خود را به جامعه ادا کرد.
او هچنین از نگرانی مادرش بابت افتادن در بستر بیماری و ناتوانی گفت و اظهار کرد:خدا حرف او را گوش کرد و مادرم ایستاده به سوی نور رفت.
