تجاوز هولناک پدر به دختر 7 ساله اش

در یک حادثه هولناک که آبان ماه سال ۱۴۰۱ به پلیس گزارش شد، جسد مردی ۴۲ ساله در یک دامداری در دماوند کشف شد. مقتول بر اثر ضربات جسمی سخت به سرش جان باخته بود. در ابتدا همسر مقتول، زنی که با شوهر و چهار فرزندش ۵ ماه پیش در این دامداری مشغول به کار شده بود، مدعی شد که صاحب دامداری به دلیل اختلاف بر سر تحویل شیر، همسرش را به قتل رسانده است. او گفت: "۵ ماه قبل من، همسر و ۴ فرزندمان به دماوند آمدیم و در این دامداری مشغول کار شدیم. ما روزها به دامها غذا میدادیم و نظافت میکردیم و شبها هم شیر دامها را میدوشیدیم و صبح به صاحب کارمان تحویل میدادیم. چند شب قبل صاحب دامداری با شوهرم تماس گرفت و از او خواست تا شیرها را شبانه به مغازهاش ببرد اما همسرم مخالفت کرد و گفت خسته هستم و صبح شیرها را میآورم، اما با هم دعوایشان شد. الان هم فکر میکنم کسی را اجیر کرده و شوهرم را کشته باشد."
اما تحقیقات پلیس نشان داد که هیچ ردپایی از فرد غریبه در صحنه جرم وجود ندارد و مظنون اصلی پرونده، همسر مقتول بود. پس از بازداشت، این زن سرانجام لب به اعتراف گشود و راز پنهان جنایت را فاش کرد. او ادعا کرد: "همسرم قصد داشت دختر ۷ سالهمان را آزار دهد که با دیدن این صحنه، با مشت ضربه محکمی به سرش زدم و با هم درگیر شدیم. ساعتی بعد هم وقتی در اتاق خوابیده بود، با میله آهنی ۳ ضربه به سرش زدم و چند ساعتی در شوک بودم و بعد با پلیس تماس گرفتم."
پرونده پس از بازسازی صحنه جرم و تکمیل تحقیقات، به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد.
در دادگاه چه گذشت؟
در جریان دادگاه، برادر مقتول به نمایندگی از پدر و مادر و برادرزادههایش، خواهان قصاص متهم شد و گفت: "از طرف پدر و مادر و همچنین برادرزادههایم برای متهم درخواست حکم قصاص داریم. با اینکه وضعیت مالی خوبی نداریم، اما حاضریم به هر سختی که شده پول دیه را فراهم کنیم تا این زن قصاص شود."
متهم در جایگاه دفاع، مجدداً اتهام قتل را پذیرفت اما ادعا کرد: "نمیخواستم همسرم را بکشم. آن روز وقتی دیدم شوهرم قصد دارد دخترمان را آزار دهد، کنترلم را از دست دادم و با میله به سرش کوبیدم."
اما برادر مقتول این ادعا را رد کرد و گفت: "او دروغ میگوید تا از قصاص فرار کند." متهم در پاسخ به این اتهام، اظهار داشت: "۲ فرزند نوجوانم میتوانند شهادت دهند که دروغ نمیگویم."
برادر مقتول در ادامه افزود: "بعد از این جنایت برادرزادههایم با پدر و مادرم از ایران رفتند و امکان آن را نداریم که آنها را برگردانیم. این زن از اول هم با برادرم اختلاف داشت."
در نهایت، قضات دادگاه با توجه به شواهد و مدارک موجود در پرونده، متهم را به قصاص محکوم کردند.
