لحظه خاص حلقه انداختن؛ واکنش احساسی نوید محمدزاده سوژه شد!

نوید محمدزاده، بازیگر پرطرفدار و پرجاذبه سینمای ایران، بار دیگر در کانون توجه قرار گرفت؛ اما این بار نه بهخاطر فیلم یا جشنواره، بلکه بهخاطر لحظهای احساسی و خانوادگی که دل همه را لرزاند. لحظهای که مادر نوید محمدزاده حلقه ازدواج را در دست فرشته حسینی گذاشت، تبدیل به یکی از زیباترین و بهیادماندنیترین لحظات مراسم شد. در همان لحظه، اشک در چشمان نوید محمدزاده حلقه زد؛ اشکی از جنس عشق، احترام و شکرگزاری.تصاویر این لحظه احساسی بهسرعت در شبکههای اجتماعی پخش شد و هزاران کامنت عاشقانه و تحسینآمیز را بهدنبال داشت. بسیاری از کاربران نوشتند: «چه حس زیبایی وقتی مادر شوهر حلقه رو دست عروس میندازه و نوید با اون چشمهای پُر از احساس نگاه میکنه...»نوید محمدزاده که همیشه در صحنههای سینمایی با بازیهای انفجاری و عمیقش مخاطب را تحتتأثیر قرار میدهد، این بار در صحنهای واقعی از زندگی، احساسیتر از همیشه ظاهر شد. نگاه پر از عشق نوید محمدزاده به فرشته حسینی و احترامش به مادرش، تصویری متفاوت از این بازیگر پرحاشیه و محبوب را به نمایش گذاشت.در گوشهای از فیلمی که از این لحظه ثبت شده، میتوان دید نوید محمدزاده به سختی جلوی بغضش را گرفته، و وقتی مادرش حلقه را در دست عروس جوان میاندازد، لبخندی از سر عشق و اشک در چشمانش موج میزند. او سپس آرام دست فرشته را میفشارد و با نگاهش میگوید: "تو حالا عضوی از خانوادهی منی."این اتفاق بار دیگر نشان داد که نوید محمدزاده تنها یک بازیگر موفق نیست، بلکه انسانی عمیق، خانوادهدوست و درککنندهی لحظههای ناب زندگیست. کاربران بسیاری نوشتند: «نوید محمدزاده یه دلبر واقعیست؛ کسی که عشقش به فرشته رو با تمام وجود نشون میده.»بیشک، این تصویر ناب از نوید محمدزاده، در ذهن طرفدارانش حک خواهد شد؛ چهرهای با چشمانی خیس، لبخندی پر از معنا، و حلقهای که نه فقط نماد ازدواج، بلکه نماد پیوندی عاطفی و خانوادگی است.
نوید محمدزاده (زادهٔ 17 فروردین 1365) نقشآفرینی او در فیلم عصبانی نیستم (1392) مورد تحسین منتقدان قرار گرفت، و برای آن، نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد از جشنوارهٔ فیلم فجر شد.
فیلمنامه «جنگل آسفالت» که توسط پژمان تیمورتاش و مهدی اسدزاده نوشته شده، یک درام اجتماعی است. داستان سریال جنگل آسفالت در مورد دختری به نام هنگامه است که برادر کوچکتر او، دانیال، در آستانه قصاص قرار دارد و هنگامه برای نجات برادرش تمام تلاشش را میکند تا بتواند مبلغ مورد نظر اولیا دم را فراهم کند.
مریلا زارعی همچنین تلاش میکند ضعف «بانو» به دلیل بیماری را در حرکات، رفتار و لرزش دست و پای خود نشان بدهد و در نقش این شخصیت خاص، حضور کاملا باورپذیری دارد.
